تحقیق در مورد حجاب96|تحقیق در مورد حجاب و عفاف




حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضرورى دین اسلام است. در ادیان الهى دیگر از جمله آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز این حکم با تفاوتهایى وجود دارد. در سرزمینى که اسلام در آن ظهور کرد زنان با صورتى گشاده و گریبانى چاک در معابر آمد و شد مى کردند. برخى نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامى نتیجه تعامل فرهنگى بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. این مقاله به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر مى پردازد.






متن در مورد خواهر96|توصیف خواهر


خواهر یعنی: شادی زندگی!!!
خواهر یعنی: نعمت خدایی!!!
خواهر یعنی: غمخوار من!!!
خواهر یعنی: دوست من!!!
خواهر یعنی: همدم من!!!
خواهر یعنی: دلگرمی!!!
خواهر یعنی: آرامش!!!
خواهر یعنی: زندگی!!!
خواهر یعنی: کمندم!!!
خواهر یعنی: تو… ♥♥♥

*******************

خواهر یعنی یک لبخندواقعی گوشه لب ؛برای همیشه

خواهر یعنی: مهربون بودن

خواهر یعنی: درد دل خوب گوش دادن

خواهر یعنی: تو هر شرایطی کنارت بودن

*******************

خواهر که داشته باشی میشه همه دنیات
خواهر که داشته باشی هر روزت ی روزه جدیده
خواهر که داشته باشی دیگه ناراحتی تو زندگیت معنا نداره
خواهر که داشته باشی شبا باهم تا صبح بیداری و حرف میزنی
خواهر که داشته باشی یه تکیه گاه امن داری
خواهر که داشته باشی ی همرا ه و هم پا داری
خواهر یعنی ی حس خوب
خواهر یعنی مهربونی
خواهر یعنی ی دنیای دخترونه
خواهر یعنی ی پایه
خواهر یعنی تو اوج آسمونا بودن
خواهر یعنی دلخوشی
خواهر یعنی عشق
خواهر یعنی یه روح تو دوتا جسم
خواهرجونم تو بهترین و خوبترین خواهر دنیای عاشقتم،دوست دارم

*******************

هیچ رابطه ای نمی تواند همانند برادر و خواهر باشد ،
یادها و مهری که ریشه ای عمیق در قلب دارد و هیچگاه نمیمیرد.
کسی همانند یک خواهر نیست ،
چرا که هیچکس به این خوبی تو را نمی شناسد و نمیتواند واکنشهای
تو را در برابر حوادث پیش بینی کند .
هر قدر که رفتن به سوی آینده دشوار است
ما باهم این راه را طی میکنیم حتی اگر میان مان فاصله ی باشد .

*******************

مینویسم ،مینویسم برای بهترین خواهر دنیا،
خواهری که مهربونیاش بی حد و اندازه هست.
خواهری که خیلی دوسش دارم و
تا ته دنیا به عنوان داداش عاشقش میمونم
و قول میدم همیشه مراقبش باشم.
آجی مهربونم اگه ناراحتت کردم منو ببخش
نفس داداش
اگه دلتو شکوندم به خاطر قلب مهربونت ببخش.
دوست دارم بهترین خواهر دنیا
تو نفس داداشت هستی
آخ که دیگه دلم میگه تموم دنیای منی
آجی سال جدید رو بهت تبریک میگم
ایشالله سال خوبی داشته باشی.
آجی جونم این عیدی رو به تو تقدیم میکنم.
خدا پشت و پناهت.







تحقیق در مورد سعدی96|زندگینامه سعدی برای کودکان




درباره سعدی چه می‏توان گفت؟ شاعری بزرگ در عرصه اجمال و راز یا نویسنده‏ای نوآور و خلاق! مردی فرهیخته و فرهنگمند که سودای معرفتش از کویی به کویی و از شهری به شهری می‏کشاند و درد دوری و اشتیاق دیدار غزلخوانش می‏کند! و یا سیاحی که آرزومند دیدار آثار بدیع جهان است و طبعی خوش و روحی سرکش دارد!... باری... سعدی نیز زندگی را در سایه نام دوست محو کرده است...

میراث‌ معنوی‌ سعدی‌ برای‌ فرهنگ‌ ایران‌ و جهان‌ آمیزه‌ای‌ است‌ از همة‌ دستاوردهای‌ نیکو و خردمندانه‌ای‌ که‌ عقل‌ جمعی‌ بشر در آن‌ روزگار بدان‌ دست‌ یافته‌ بود. هند و ایران‌ و جهان‌ عرب‌ و شمال‌ آفریقا ،قلمروی‌ بود  که‌ اندیشة‌ سعدی‌ آنها را در نوردید و از هر بوستانی‌ گلی‌ چید تا گلستانی‌ پررنگ‌ و بوی‌ فراهم‌ آورد که‌ امروز هم‌ رایحة‌ جان‌ پرورش‌ ،مشتاقان‌ بسیار دارد. اما سیاحت‌ سعدی‌ در دنیای‌ روزگار خود ،صرفاً مشاهده‌ تجربیات‌ بشری‌ نیست‌، با چشم‌ بصیرت‌ و تأمل‌ به‌ جهان‌ نگریستن‌ و از آن‌ درس‌ آموختن‌، ویژگی‌ ممتاز مکتب‌ این‌ پیر جهاند دیده‌ است‌. به‌ عبارتی‌ می‌توان‌ اندیشه‌ و آراء سعدی‌ را نمونه‌ای‌ ارجمند از دستاوردهای‌ فکری‌ به‌ حساب‌ آورد که‌ از میراث‌ تمدنی‌ بشری‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ سود جسته‌ است‌ و در قید و بند محدوده‌ای‌ خاص‌ باقی‌ نمانده‌ است‌ و با گفتگو و تحقیق‌ از تمدنهای‌ مختلف‌ بهره‌ برده‌، در غوغای‌ غارت‌ و کشتار که‌ اغلب‌ دم‌ فرو بسته‌ بودند تا با پرهیز از «خلاف‌ رأی‌ سلطان‌ رأی‌ جستن‌» جان‌ خویش‌ را به‌  خطر نیندازند، سعدی‌ به‌ زبان‌ ادب‌ ،با حکمرانان‌ به‌ گونه‌ای‌ سخن‌ گفت‌ که‌ کمتر کسی‌ در قلمرو فرهنگ‌ ایران‌ بدین‌ پایه‌ و مایه‌ سخن‌ گفته‌ است‌. او «تلون‌ طبع‌» حاکمان‌ را در کلامی‌ تلخ‌ نکوهش‌ می‌کرده‌ است‌ و در پی‌ کشف‌ معنی‌ و حقیقت‌ زیبایی‌ و خیر در عرصه‌های‌ مختلف‌ حیات‌ انسانی‌، صمیمانه‌ و معرفت‌ شناسانه‌ حضور یافته‌ است‌ و در عین‌ حال‌ که‌ صورت‌ را رها نکرده‌ است‌، اما معنا را به‌ نیکوتر وجهی‌ جلوه‌ داده‌ است‌ .

 سعدی‌ آیینه‌ داری‌ است‌ که‌ نه‌ فقط‌ صورت‌ عصر خود را در آثارش‌ باز می‌تاباند، بلکه‌ با شناختی‌ ژرف‌ و دقیق‌ چنان‌ سیمایی‌ از آدمی‌ عرضه‌ می‌دارد که‌ همگان‌ از توانگر و درویش‌ و عارف‌ و عامی‌ می‌توانند تصویر خویش‌ را در آیینه‌ کلام‌ او ببینند و با بهره‌ گرفتن‌ از زیورِ  آموزه‌ها و اندرزهای‌ او، خوی‌ و خصلت‌ و گفتار و رفتار خود را به‌ زیبایی‌ و کمال‌ بیارایند.

انشا درباره ی شب یلدا96|خاطره در مورد شب یلدا




مقدمه:بلندترین شب سال که در فصل زمستان است و مردم چنین روزی را جشن می گیرند و همچنین یکی از اعیاد باستانی ایران می باشد.

شب یلدا شبی است که همه ی خانواده به خانه ی مادربزرگ و پدربزرگ یا بزرگتر خانواده می روند و در چنین شبی اهالی خانه هر چه را که در توان دارن تهیه می کنند و در کنار هم تا پاسی از شب می نشینند و خوراکی هایی مانند کدو و لبو و همچنین انار شیرین و قرمز و هندوانه ی شب یلدا که یکی از سنت های قدیمی در این شب است را می خورند.

در چنین شبی دور هم می نشینند و همراه غذا و اجیلی که می خورند بزرگتر خانواده کتاب شعر حافظ را بر می دارد و برای همه فال حافظ می گیرد و با صدایی زیبا و رسا می خواند.

علت و ریشه ی این عید باستانی از انجا شروع شد که به دلیل طولانی بودن شب همگی دور هم جمع می شوند و برای فرار از تاریکی این شب را در کنار اهالی خانه به شب نشینی و خورد و خوراک می پردازند تا در کنار یکدیگر گذر زمان را متوجه نشوند و از شب طولانی خود کمال لذت را ببرند.


نتیجه گیری:
ما نیز به عنوان اینده سازان مملکت باید به سنت ها و ائین های گذشتگانمان احترام بگذاریم و ان را به صورت درست ادا و اجابت کنیم.





انشا در مورد نماز96|انشای نماز دبیرستان


کم کم موذن اذان عشق را در گوش آسمان زمزمه می کند. چه زیباست ندای الله اکبر !!! چه زیباست ندایی که عظمت حق را بر دلم می نشاند !! و وسوسه های شیطان را از دلم می رهاند خویشتن را برای نماز آماده می کنم. بانگ الله اکبر که سر می دهد ستون قلبم از بزرگی یاد خدا می لرزد و ندایی از درون مرا می خواند« الا بذکر الله تظمئین القلوب» و می گوی که باید خوشتن را برای نماز آماده سازم .

نماز! آری واژه ی نماز که می شنوم پیمانه وجودم از لطف و رحمت حق لبریز می شود و غنچه های وصل در باب وجودم شکوفا می شود. چرا که پیام معنوی و عرفانی نماز ایجاد مشق در سالکان و عارفان و عاشقان است، نماز میقات عابدان و نور دیده ی اهل یقین است. نماز چشمه جوشان و زلال توحید و معرفت است و نماز وسیله ی عروج انسان به معراج است نماز نردبان ترقی انسان و کلاس خداشناسی و وسیله ی کمال انسان است .

خوف از خدا

وقتی به نماز می ایستم با شنیدن گل امید همچون خنده ای بر جانم می نشیند و با شنیدن  گناهانم بریم تداعی می شوند و اشک خوف از چشمانم می بارد پس به نماز بر می خیزم و در میان امید و خوف می ایستم و تکبیره الاحرام می گویم و شمرده قرائت می کنم و به خشوع و خضوع رکوع و سجده می کنم و به اخلاص نماز را تمام می کنم و نمی دانم که نمازم مورد قبول حق تعالی قرار گرفته یا نه!

بندگی و عروج

     هنگامی که پا به دنیای خاکی ات گذاشتم طنین الله اکبر وجودم را سرشار از حضورت کرد. درگوشم اذان و اقامه سرودند و مهر بندگی به پیشانی ام خورد. مهری که در بین افلاکیان آبرویم داد. من وجودم هر روز سبزتر و سبزتر می شد و از ساقه های امید بلاتر و بالاتر می رفت. آن لحظه فواره های ذهنم به نهایت می اندیشید و افق نگاهم فقط تو بودی. می خواستم در طلبت آسمان و زمین را جستجو کنم تا با سوز و گذاز پروانه ای وجودم را در طواف اتشت قربانی کنم. بال هایم را بسوزانم تا بندگی ام را اثبات کنم و همان جا در کنار تو جان بسپارم. فقط وصال می خواستم بی آنکه فکر کنم تب جدایی تشنگی و عظمت و شیرینی وصال را چندین برابر می کند.  تار و پود وجودم در پی ات کلافه وار به من پیچیده بود. به هر دری می زدم تا تو را بیابم و در کوچه پس کوچه های زندگی پا می نهادم فقط به امید دیدارت. روز و شب می نالیدم و در اشک غوطه ور خوابم می برد. کم کم داشتم ناامید می شدم که مردی از جنس بلور با حرفهایی آیینه ای راه را به من نشان داد از او یاد گرفتم که عروج یعنی نمازو نماز یعنی عروج.

وقتی وارد مسجد می شوم نور ایمان در دلم تابیدن می گیرد و شوق وصل سراسر وجودم را فرا می گیرد دلم را از هر قید و بندی به طرف آسمان رحمت الهی پرواز می دهد تا حرم امن الهی شود چرا که خداوند خود وعده داده است که در قلب شکسته و در دل انسانهای خاضع و خاشع خود جای دارد دستانم را همچون مناره ها و گلدسته های منور مسجد رو به آسمان بلند می کنم و به بالهای فرشتگان پیوند می زنم تا مرا با خود به نور و روشنایی هستی ببرند .

 وقتی به نماز می ایستم خود را غرق در دریای لطف و مرحمت و کرامت الهی می بینم و حوض کوچک دلم لبریز از باران وجود و احسان خداوند می شود و سراچه قلبم منور از نور و حق می گردد. آنگاه که در لحظه های تنهایی و بی کسی شکوفه نام خداوند از لبانم میترواند و از خویش رها می شوم و هاله ای از عشق و روشنایی وجودم را فرا می گیرد .

چه زیباست لحظه ی نجوای با حق، چه زیباست لحظه سبز رهایی از خویشتن و به خدا پیوستن معتقدم که حدیث زیبای پیامبر اکرم (ص) کهاز زیبایی وجود حق تعالی به زیبایی وجود عاشقانه خود پی ببرم. چه زیباست سر نهادن بر خاک عشق و بندگی و غرق دریای حق شدن، چه زیباست اشکهایی که از فرط گناه و معصیت از گوشه دیدگانم، قطره قطره خود را بر سجاده ی زیبای معرفت و عشق الهی می ریزم تا به دریای جوشان حق برسند و چه زیباست ثانیه هایی که دل با نام و یاد خدا آرام می گیرد .