ر قاره آسیا فقط و فقط یک کشور است که انگشت به نشان تمام کشورهای
بیگانه است و هرکس نام این کشور را می شنود؛ بی اختیار در باره ی آن به فکر
فرو می رود. فکر می کنید این کشور کجاست؟! آری درست حدس زده اید! آن کشور
با عظمت ایران است. سرزمین گل های لاله و سرزمین پهلوانان دلیر، وطن همان
قهرمانان بزرگوار و پرافتخار است. آن سرزمین، کشور من، کشور تو و کشور تمام
ملتی است که از جان خود برای سربلندی و آبادانی این وطن و مردم آن می
کوشند.
ایران بناها و یادگاری هایی را اززمانهای کهن به جای گذاشته که از نظر
خلق جهان بی نظیر و پدیده یا معجزه ای باور نکردنی و زیبا می باشد. به طور
مثال در همین شهر خودمان بناهایی مانند نارین قلعه، مسجد جامع، امامزاده
سیدعلی (ع) و… و در شهر های دیگر هم که ینگریم بناهایی همچون تخت جمشید،
پل قزوین، سی و سه پل،غار علیصدر، عالی قاپو و… چشم جهانیان را به خود خیره
کرده است.
ایران در مشرق زمین این کره ی خاکیست و دارای ثروت های عظیم بسیار و
منابع سرشاری مانند نفت و گاز است. اگر به تاریخ ایران نیز توجه کنید؛
ایرانیان همیشه عاشقانه و صادقانه کوشیدندکه در آن زمان ایران مانند نگینی
در روی کره ی زمین بدرخشد.
کشور بزرگ ما دارای پرچمی سه رنگ است که نشانه ی استقلال و آزادی مردم ماست و همیشه همراه با سرودی شور انگیز به اهتزاز در میآید.
مهم ترین عامل سربلندی وطنم، شیعه بودن و وجود اسلام ناب محمدی در کشور
من است. در کشور ما همه مردم پیرو پیشوای دینی خود حضرت آیت الله خامنه ای
هستند و به علت راهنمایی های رهبر خوب و شایسته، ملت ایران از نفوذ و
دخالت بیگانگان منفور است و خواهد ماند.
اینها همه از لطف خداوند بزرگ و متعال است که همیشه کشور ما آباد و
سربلند و تا ابد در برابر کشورهایی مانند اسرائیل و آمریکا پیروز و موفق
خواهد بود.
ما وظیفه داریم برای قدر دانی از این نعمات بزرگ تا آخرین قطره خون
بکوشیم و سوگند یاد می کنیم در این راه لحظه ای از پای ننشینیم تا همیشه
این کشور با عظمت بماند.
در این جاست که با خود فریاد می زنم:
چو ایران نباشد تن مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
انشای دوم: ایران وطن من
به نام خدا من یک ایرانی هستم. یک ایرانی که به ایرانی بودنش افتخار می
کند. ایران قدیمی ترین کشور دنیاست. ایران؛ کشوری با آب و هوای چهار فصل
است که محصولات انحصاری مانند زعفران و پسته دارد. کشوری که سرشار از منابع
طبیعی می باشد؛ از منابع آهن و آلومینیوم گرفته تا ذخایر نفت و گاز.
ایران؛ سرزمینی با آدابی اصیل و رسومی تاریخی، بر پایه مهرورزی و محبت است.
مثلاً جشن نوروزمان را جمشید بنا نهاد تا ما با شادی کردن و بازدید از
خانه های هم دیگر، دل هایمان را به هم نزدیک تر کنیم، نه مانند هالووین که
بر پایه ترس و وحشت بنیان گذاشته شده است. ایران؛ سرزمینی است که دنیا آن
را به شاعران شیرین سخنی چون حافظ و سعدی و فردوسی و عطار و خیامش می
شناسد. شاهنامه تنها یکی از حماسی ترین و شکوهمند ترین آثار پارسی است.
شاهنامه به عزت و شکوه و قدرت رستم و اسفندیار و آرش اشاره می کند که مایه
سربلندی ما می شود. داستان های ما بر پایه ی علم و اندیشه و هیجان و
جوانمردی و ایمان است، نه مانند داستان های هری پاتر و آر ال استاین، بر
پایه ی تخیل و ترس و وحشت. زمانی که اروپا در دوره عصر تاریکی به سر می برد
و اروپاییان با حسرت به ایرانیان نگاه می کردند، ایران در قله اقتدار علم
دنیا بود و آثار دانشمندانی چون: ابوعلی سینا و رازی و ابوریحان به زبان
های زنده ی دنیا ترجمه می شد. ایران؛ سرزمین دلیرمردانی چون پوریای ولی،
تختی و رییسعلی دلواری است. ایران؛ سرزمین مردان غیوری است که بر پایه ی
“حب الوطن من الایمان” با دستان خالی و دلی سرشار از ایمان در برابر تمام
دنیای کفر ایستادند؛ از چمران و بابایی و صیاد شیرازی و باقری تا شهدای
انرژی هسته ای: شهریاری و احمدی روشن. ایران؛ همان سرزمینی است که باعث ترس
و واهمه ی ابرقدرت های جهان شده است. ایران؛ کشوری که مانند دُر در جهان
می درخشد. کشوری که با موشک های شهاب و صاعقه و آذرخش، گنبد آهنین اسراییل
را به مسخره گرفته است و کابوس کرکس ها شده است. ایران؛ کشوری که اسرائیل و
آمریکا با آن هیبت پوشالی، از آن می ترسند. هر روز تحریم می کنند، اما ما
با تلاش دانشمندان جوانمان توانستیم به فن آوری های جدید دست یابیم. رتبه ی
اول علمی منطقه را کسب کردیم. ماهواره ی امید و تدبیر و سفیر را به آسمان
فرستادیم و با بومی کردن انرژی هسته ای، دنیا را به زانو درآوردیم. من
ایرانی ای هستم که پوستم، گوشتم و نفسم با سرزمینم آغشته شده است. من همیشه
با جان خویش از کشورم حمایت می کنم. من با تلاش خود، سرزمینم را خواهم
ساخت. ایرانی که همیشه سربلند و آزاد باشد.